اولین اشتباهی که هر پدر و مادری ممکن است مرتکب شود!
اولین اشتباه هر زوجی که ميخواهند پدر و مادر شوند این است كه نباید توقع داشته باشند در همان ماه اول «خواستن» صاحب فرزند شوند. باید دانست که بارداری یک نوع شانس محسوب میشود. نطفه مرد و زن باید در لوله رحمی به یکدیگر برسد و در همان زمان حساس و مهم باید نطفه زن در شرایطی باشد که نطفه همسر خود را پذیرش کند. گاهی زوجها فکر میکنند که در همان ماه که تصمیم به بارداری گرفتند میتوانند به خواست خود برسند اما اینطور نیست و گاهی حتی هر دو نفر زوج زن و مرد از نظر فیزیولوژیکی سالم بوده اما باز هم صاحب فرزند نمیشوند و نیازمند گذر زمان و آمادگیهای بیشتر هستند.
نوعی از ناباروری به همین علت است. زوجها مراجعه میکنند و با آزمایشهای انجام شده هیچ دلیلی برای ناتوانی آنان در فرزنددار شدن وجود ندارد اما باز هم میگوییم باید یک سال صبر كرده و تلاش کنند. بعد از یک سال اگر موفق نشدند به آن ناباروری با علت ناشناخته اطلاق میکنیم. گاه نیز یک بیماری باعث ناباروری یکی از زوجین میشود که باز هم علت بروز این بیماری ناشناخته است که در این شرایط هم به آن ناباروری با علت ایدیوپاتیک یا در اصطلاح فاقد علت زمینهای میگوییم.
آموزش در بارداری چه نقشی دارد؟
در درمانهای ناباروری همیشه زوجها با هم ویزیت میشوند که در این صورت به عوامل موثر در ناباروری دقیقتر پی میبریم. اگرچه نیمی از علل مردانه و نیمی دیگر به زن مربوط میشود اما گاهی اوقات با یک آموزش ساده میتوان مسیر صحیح باردار شدن را به آنان آموخت. شاید برخی بپرسند مگر آموزش در بارداری نقشی دارد؟ پاسخ، مثبت است. بسیاری از زوجها پیش ما میآیند که حتی روشهای معمولی ارتباط جنسی و نحوه بارداری را نمیدانند و این افراد با آموزشهای متخصصان ما راهکارهای موثر بارداری و بچهدار شدن را فرا میگیرند. بسیاری از افرادی که دچار شکست در زندگی زناشویی میشوند نیز به همین دلیل از مسیر زندگی مشترک خارج ميشوند. بد نیست بدانیم که کم نیستند زوجهایی که به همین علت تن به طلاق میدهند. براساس آمار یکی از 5 علت اول طلاق در کشور ایران ناباروری و ناتوانیهای جنسی است که بسیار اهمیت دارد.
قدم دوم چیست؟
اگر زوجی به صورت طبیعی نتواند بچهدار شود از طریق روشهای کمکباروری به آنان یاری ميرسانيم. در اینجا همکاران متخصص زنان و زایمان با بهرهگیری از روشهای دارویی، تخمکگذاری زن را فعالتر کرده از این رو تخمکهای بیشتری آزاد میشود. ما میتوانیم نطفهها را در مکانی نزدیکتر به تخمک قرار دهیم. به وسیله یک لوله مخصوص میتوانیم نطفه مرد را در محلی نزدیک تخمک یعنی در لوله رحمی قرار دهیم که شانس باروری به صورت قابلتوجهی افزایش مییابد (روش IUI). گاهی میتوان نطفه مرد و زن را در بیرون از بدن به یکدیگر رسانده لقاح انجام داد و سپس به داخل رحم زن منتقل کرد. شاید بتوان گفت تقریبا هیچ زوجی با این روشها از فرزنددار شدن محروم نميشود. دیگر زمان شکست در این روشها گذشته و تقریبا میتوان در تمام موارد نتیجه کاملا مثبت گرفت. تقریبا هر زوجی قابلیت بچهدار شدن را دارد.
آیا درمانهای ناباروری صددرصد است؟
ممکن است این سؤال مطرح شود که پس همه بچهدار میشوند؟ جواب ما این است که اگر با روشهایی که پزشکان پیشنهاد میکنند موافقت صورت گیرد، بله همه میتوانند صاحب فرزند شوند. گاهی از ما میپرسند که شوهر من نطفه ندارد و در نمونهبرداری از بیضه او هیچ اسپرمی یافت نشده، آیا ما میتوانیم صاحب فرزند شویم؟ پاسخ ما در این مورد مثبت است. روشی به نام اهدا در جنین است که طی آن از یک زن و شوهر دیگری سلول جنسی ساخته شده و به این زوج نابارور اهدا میشود که راهکار کمک به این افراد است، گرچه این اقدام از نظر قانونی به نام فرزندخواندگی تلقی میشود. اگر زنی فاقد تخمک باشد، اهداي تخمک میتواند به او کمک فراوانی کند. حتی اگر زنی رحم نداشت یا رحم بسیار کوچکی داشت چه اتفاقی میافتد؟ یا افرادی که با وجود داشتن تخمک و سلامت نطفه مرد به دلیل سقطهای مکرر فاقد فرزند هستند، چطور؟ در قدیم اینها راهی نداشتند و تصور میشد که جنین تشکیل شده جایی به جز رحم مادر خود ندارد اما دانش پزشکی و تحقیقات نشان داد که میتوان با انتقال جنین به رحم جایگزین شرایطی را فراهم کرد که نطفه زن و مردی که قصد فرزنددار شدن دارند در رحم دیگری رشد یابد.
رحم اجارهای عبارت درستی نیست!
برخیها به غلط این را رحم اجارهای عنوان میکنند ولی ما دوست نداریم این اصطلاح را به کار ببریم. در واقع اگر مزدي هم بابت این کار داده میشود هزینههای نگهداری جنین در داخل رحم و حقالزحمه مربوط به آن تلقی میشود. آیا وقتی فرزندی را به دایهای میسپاریم تا شیردهی کند، او را اجارهای تلقی میکنیم؟ خیر، در واقع آن فرد مزد زحمت خود را میگیرد. افرادی که دچار رحمهای ناتوان یا کوچک هستند به بیماریهایی همچون سندرم «راکی تانسکی» مبتلا بوده و رحم بسیار کوچکی دارند که قادر به داشتن فضایی مناسب رشد و نمو جنین نيست یا به سقطهای مکرر دچار ميشوند بهترین گزینه برای آنان بهرهگیری از رحم جایگزین به شمار میرود.
سوءاستفاده از یک روش درمانی
ما معتقد هستیم که رحم جایگزین روشي کاربردی مختص زوجینی است که به هر دلیلي امکان باردار شدن و داشتن فرزند را ندارند و هرگونه بهرهبرداری غیرعلمی و غیرمنطقی از آن اخلاقی نیست. متاسفانه برخی اوقات شاهد هستیم که در کشورهای غربی هنرپیشهها و برخی خوانندهها برای اینکه از دغدغههای بارداری و پیامدهای آن که میتواند اندام آنان را دستخوش تغییرات فیزیولوژیکی قرار دهد، در امان بمانند با اختیار کردن یک رحم جایگزین صاحب فرزند میشوند. ما معتقدیم این روش به اين صورت مورد سوءاستفاده قرار گرفته و در اصل چنین اقدامی از نظر اخلاقی صحیح نیست، آنان بدون لذت بردن از 9 ماه حمل جنین خود به دلیل مشغلههای فراوان و بهانههای خاص از این موهبت محروم میشوند ضمن اینکه با این روش قادر به شیردهی نوزاد خود نیز نيستند و در اصل لذت داشتن فرزند را نخواهند برد.
رحم جایگزین و چالشهای آن
درصدی از مراحل بهرهگیری از رحم جایگزین جنبه علمی و پزشکی دارد و درصدي نیز جنبه اجتماعی و حقوقی داشته و پرسشهای متعددی پیرامون آن مطرح میشود از جمله اینکه هزینههای پرداختی برای استفاده از رحم جایگزین چه میزان و برعهده چه کسی است؟ در طول مدت بارداری هزینههاي تغذیه و نگهداری جنینی شامل چه چیزهایی شده و چگونه باید تامین شود؟ در زمان زایمان این افراد به چه مشکلاتی برميخورند؟ در قانون مدنی داریم که بچه برای صاحب رحم است و این صاحب رحم است که مادر او شناخته میشود اما در اصل که اینطور نیست!
امروزه و با وجود آزمایشهای مختلف پزشکی حتما اگر کسی ادعایی غیر داشته باشد با بررسیهای انجام شده مادر و پدر اصلی و در نتیجه صاحبان اصلی فرزند شناسایی میشوند. در بیمارستان و هنگام زایمان نیز در گذشته که قوانین مربوط به رحم جایگزین تدوین نشده بود مشکلات فراوانی برای مخاطبان ایجاد ميشد. گاهی مجبور میشدند زن باردار را با نام دیگری بستری کنند که اختلالی در شناسنامه و ثبت رسمی آن نداشته باشند اما امروزه با توجیهات علمیای که برای کارشناسان و مسئولان صورت گرفته اینگونه گرفتاریها برطرف شده است و راهکارهای مختلفی به وجود آمده از جمله اینکه قبل از هرگونه اقدام برای بهرهبرداری از رحم جایگزین قراردادی میان طرفین یعنی مادر و پدر جنین و زنی که رحم جایگزینی در اختیار قرار میدهد، منعقد شده و تمامی آنچه باید در طول مدت بارداری و پس از آن رعایت شود بهعنوان مفاد قرارداد ذکر ميشود. اظهار و اعتراف میشود که بچه مربوط به زن و شوهری است که نطفه از آنها بوده و او تنها حامل و نگهدارنده جنین است و رحمش در اختیار جنین قرار گرفته است. این موضوع به نوعی تحت نظارت قانون صورت میگیرد و حتی قاضی نیز در موارد لزوم رای صادر میکند در بیمارستان وقتی بچه به دنیا میآید با گواهی پزشکان و قراردادی که ارائه میشود گواهی ولادت به نام والدین اصلی نوزاد صادر شده و اداره ثبت نیز با استناد به این مدارک نسبت به صدور شناسنامه ولادت اقدام میکند.
مادر این بچه کیست؟!
ولی در این میان سوءاستفادههایی نیز صورت میگیرد. به مطبوعات که نگاه میکنیم برخی اوقات شاهد اخباری هستیم که حاکی از عدم همراهی زنی است که پس از به دنیا آوردن بچه رضایتی برای تحویل دادن آن به والدین اصلیاش نداشته و به نوعی وابستگی عاطفی موجب شده او از همراهی با پدر و مادر نابارور سر باز زند. اما قانون چه اقدامی در این خصوص میکند؟ بیشک با پیگیریهای پزشکی قانونی و انجام آزمایشات پیشرفته ژنتیک و خونی میتوان پدر و مادر واقعی نوزاد را مشخص کرد و مسئله از طریق مراجع قضایی پیگیری و حل و فصل شود اما مراکز ناباروری وظیفه دارند تمهیدات لازم را قبل از بارداری و رخداد اینگونه مسائل اتخاذ کنند. اگر قرار است از جنین اهدا استفاده شود یا اگر مقرر شد بر اساس تشخیص پزشک از رحم جایگزین استفاده شود باید مجوزهای قانونی مربوطه گرفته شود. در این موارد والدین با گواهیهای پزشکی که از مرکز ناباروری تهیه میکنند به دادگاهها و مراجع قضایی مراجعه کرده و قضات صلاحیت پدر و مادر برای استفاده از جنین اهدایی یا صلاحیت قرارداد برای بهرهگیری از رحم جایگزین را تایید ميكنند.
در این شرایط با اعتراف و اذعان طرفین قرارداد در دفاتر رسمی ثبت و محضرهای ثبت که بهصورت کلیتی خواهد بود، گواهی پزشک و ادعای والدین او و صاحب رحم جایگزین ثبت و ضبط میشود. در اینجا پرسشی مطرح میشود که آیا زنی که قرار است 9 ماه جنین دیگری را حمل کند و از وجود خود موجب رشد، نمو و بالندگی وی شود در معرض خطر نیست؟ پاسخ اینکه این زن میتواند توسط عوامل مختلف و بیماريها در معرض خطر باشد حتی از نظر تغذیه نیز باید با توجهات مختلف مورد رسیدگی کامل و جامع غذایی قرار گیرد. حمایتهای رفاهی، اجتماعی، فیزیکی و تغذیهای از نظر جسمی و روحی ابعاد مختلف حفاظتی را در طول بارداری به خود اختصاص میدهد که باید در این شرایط خاص توسط والدین اصلی جنین برای صاحب رحم جایگزین تامین شود. البته پیش از این هم باید زنی که رحم خود را قرار است برای 9ماه آینده دراختیار جنین دیگران قرار دهد، بررسیهای پزشکی کامل از نظر فیزیولوژیکی و وجود بیماریهای منتقله و قابل انتقال را طی کرده و از نظر روانشناسی و جنبههای روحی و روانپزشکی مورد بررسی قرار گیرد.
این بچه شبیه چه کسی است؟
در رحم جایگزین، چون رحم فقط یک مکان برای رشد سلولهای جنینی است بیشک خصوصیات مادر در تصویر و چهره نوزاد تاثیری ندارد، چون ژنتیک و ساختار ظاهری فرد آینده از والدین او به ارث رسیده و چهره نوزاد آتی به والدین اصلی خود شباهت خواهد داشت اما در موضوعی بهنام اهدای جنین این خیلی مهم است. فرض کنید زوجی بچهدار نشده و مجبور میشوند جنینی را از زوج دیگری بگیرند. کافی است که دهنده اهدا، چهرهای ترکمن و گیرنده نطفه چهرهای جنوبی داشته باشد كه بیشک هم در ظاهر و هم در رنگ چهره اثرگذار خواهد بود. بنابراین سعی میشود با بررسیهای قبلی و مشاورههای لازم هماهنگی مناسب و غیرقابل تشخیص ظاهری صورت بگیرد تا نوزاد آینده در خانواده جدید خود از هرگونه تمایز ظاهری و نابرابریهای خاص به دور باشد. درخصوص رحم جایگزین اگرچه چهره و ظاهر صاحب رحم تاثیری در چهره جنین و نوزاد آینده ندارد اما نباید فراموش کرد که ویژگیهای خلقی، روحی و روانی آن زن در جنین بروز میکند و یکی از بهترین اقدامات اولیه و پیشگیرانه، استفاده از رحم جایگزین یک فرد نزدیک است؛ مثل خاله، عمه که هم محرمیتها رعایت میشود و هم نوعی قرابت و نزدیکی عاطفی وجود دارد و برخی هم این اقدام را با حفظ مسائل شرعی و فتاوی که از مراجع تقلید گرفته میشود، انجام میدهند و از رحم افراد آشنا استفاده میکنند.
احتمال انتقال بیماریها چقدر است؟
چون در رحم جایگزین دهنده و گیرنده ژن خود مادر و پدر است و هیچ تداخلی وجود ندارد، اگر قرار باشد که نوزاد به بیماریای در آینده مبتلا شود همان بیماریهایی است که از پدر و مادر میتواند به ارث ببرد اما یکسری بیماریها از جسم مبتلا میشود. فرض کنید عفونت مزمن دستگاه تناسلی زنانه وجود دارد که میتواند جنین را حین زایمان از رحم جایگزین آلوده کند یا فرض کنید اگر ارتباط خونی برقرار شود اگر صاحب رحم جایگزین بيماري خونی از جمله هپاتیت ویروسی داشته باشد، جنین را نیز آلوده ميکند. به همین دلیل قبل از انتقال جنین به رحم جایگزین از سلامت فرد به طور کامل مطمئن میشویم.
هزینههای رحم جایگزین
ما معتقدیم کسی که رحم خود را به صورت جایگزین دراختیار قرار میدهد به دنبال جنبههای مادی نیست و تنها قصد دارد تا کمکی به زوجین نابارور کند اما واقعیت آن است که او از جان و عمر خود برای پرورش جنین در بدنش صرف میکند و باید به طریقی آن را جبران کرد. بیشک هزینههای مختلف و جانبی دوران بارداری اعم از خورد و خوراک، جا و مسکن، پوشاک، امکانات رفاهی و... به طور معمول برعهده صاحب جنین است و بهعنوان دستمزد، حقالزحمه یا اجرتالمثل و... هزینهای که گاهی 10 میلیون، 20میلیون تومان بیشتر یا کمتر است به طور توافقی به این زن پرداخت میشود. باتوجه به رشد کم جمعیت و وجود بیش از 3میلیون زوج نابارور اگر بتوانیم شرایطی برای حمایت و بیمه شدن زوجهای نابارور تامین کنیم بیشک امکان طلاق به دلیل ناباروری ازبين رفته و مسائلی چون رشد جمعیت که در سالهای آینده دستخوش تغییرات کاهشی میشود و دلیل آن نیز وضعیت معیشتی و افزایش سن ازدواج و... است با کمی حمایت بیمهای و درمانی دولت برطرف خواهد شد.
نظرات شما عزیزان: